- نگارORODIST
- گفتمان : 535
امتیاز : 150961
سپاسگذاری از ایشان : 1122
کار/علاقه مندی ها : نمی دونم این مهمه یا نه مهم نیست اما خوب من تنها فرزندی هستم که پدر (بهمن) و مادرش (مینا) در جزیره اَرُدیسم ونکوور حضور دارند! و در واقع از بنیانگذارانش هستن. به عنوان یک اُرُدیست ، آرزو دارم همه مردم دنیا در صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند. به نظرم دنیا اونقدر بزرگ هست که برای همه ما فضای عرض اندام باشه.
این بازیکن ۲۱ ساله به تیم باشگاهی خود کمک کرد تا به دسته اول رقابتهای فوتبال هلند صعود کند. علیرضا جهانبخش در ۵۴ بازی برای نایمیخن، ۱۷ گل به ثمر رسانده است. وی هنوز یک سال با باشگاه هلندی قرارداد دارد.
بر پایه گزارش اسکات من، جهانبخش ۱۵ بار برای تیم ملی ایران به میدان رفته و یک گل هم به ثمر رسانده است.
رسانههای هلندی خبر داده اند که نایمیخن با جدایی بازیکن ایرانی خود موافقت کرده و دو میلیون یورو بر روی وی قیمت گذاشته است.
بانک ورزش – محمد آقایی فرد
جواد نکونام پس از بازی با سوئد رکورد بازی های ملی را زد و خداحافظی کرد. هرچند او پیش از این به دایی گفته بود تعداد بازی های ملی برایش مهم نیست و حتی با وجود 200 بازی ملی هم به دایی نمی رسد. در ادامه مروری داریم بر همه اتفاقاتی که نکونام به واسطه کاپیتانی اش در تیم ملی سبب شد:
1- درگیری با قلعه نویی:
بعد از آنکه باشگاه استقلال رسما اعلام کرد که جواد نکونام در فهرست خرید امیر قلعه نویی جایی ندارد، این بازیکن به فکر بازگشت به اوساسونا و بازی در این تیم افتاد. نکونام البته مذاکراتی با باشگاه سایپا و تراکتورسازی هم داشت ولی در نهایت ترجیح داد از ایران برود و مجددا در تیم اوساسونا بازی کند.
نکونام که در مدت یک فصل و نیم حضورش در استقلال صحبتهای جنجالی زیادی انجام نداده بود، بعد از قطعی شدن حضورش در اوساسونا به شدت علیه امیر قلعه نویی و تعدادی از اطرافیانش افشاگری کرد.
«هر بازی که تیم میباخت، میگفتند که X و Y مقصر هستند. آقایان شما کِی مقصر هستید؟ در جام ملتها که عالی بازی کردیم و به قول خودتان به کره جنوبی باختیم و حذف شدیم و این همه علیه شما نوشتند. استقلال را هم پنجم کردید و دوباره مقصر نبودید. جام حذفی را هم که به مس کرمان باختیم و به فینال نرسیدیم. شما کی مقصرید؟»
« شما از مربیای که به بازیکن فحش میدهد و میخواهد با او یقه به یقه بشود تا همدیگر را بزنند چه توقعی دارید؟ آقایان اگر یک روز هم به تمرین لورکوزن رفته بودند حداقل این چیزها را یاد میگرفتند».
این ها بخش هایی از صحبت های نکونام در همان روزهاست. این مصاحبه موجی را در فوتبال به وجود آورد که در ادامه ایمان موسوی، حسین کعبی و مهدی رحمتی هم در مورد قلعه نویی حرف زدند. مصاحبه هایی که در کمیته اخلاق مورد بررسی قرار گرفت. کمیته اخلاق یک ماه بعد قلعه نویی را از اتهامات مبری اعلام کرد و همه منتظر بودند که ناظر به حکمی که کمیته اخلاق داده دادگاه هم نکونام را محکوم کند. اما دادگاه پس از شکایت قلعه نویی از نکونام به اتهام افترا و نشر اکاذیب حکم به برائت نکونام از افترا داد.
2- رفاقت با سیاسیون:
محمود احمدی نژاد عاشق پر و پاقرص فوتبال بود. پس از پیروزی تیم ملی مقابل قطر در مقدماتی جام جهانی 2014، رییس دولت نهم و دهم به تمرینات تیم ملی رفت و با بازیکنان به خوش و بش پرداخت. نکونام به عنوان کاپیتان تیم ملی رابطه گرم تری با احمدی نژاد برقرار کرد و درحالیکه بی توجهی برخی از بازیکنان به رییس دولت تا مدت ها حاشیه ساز شد نکونام اما چندین بار خصوصی با او صحبت کرد و از احمدی نژاد خواست تیم ملی را حمایت کند. بعدها فدراسیون تصمیم گرفت از احمدی نژاد تجلیل کند و نکونام وظیفه اهدای لوح را به عهده گرفت. ماجرا تا جایی پیش رفت که قرار بود احمدی نژاد در تیم منتخب 98 مقابل تیم ملی 2014 به میدان برود. اتفاقی که در نهایت نیفتاد.
3- درگیری با محسن بنگر در دربی:
سوم شهریورماه 1391 در هفتاد و پنجمین دربی پایتخت روی یک کرنر نکونام و بنگر با یکدیگر درگیر شدند و کار تا جایی پیش رفت که گفته می شد یک پنالتی 100 درصد برای پرسپولیس گرفته نشد. گفته می شد بنگر در آن صحنه به کاپیتان تیم ملی گفته بود: « جواد جان تو که زورت نمی رسه من مهار کنی پس بذار کارم را بکنم». اتفاقی که در نهایت نیفتاد و بنگر که در این درگیری پیراهنش پاره شده بود مجبور به تعویض لباس شد.
4- درگیری با رحمتی:
كنارهگيري سيدمهدي رحمتي از تيم ملي خبري بود كه با وجود جو موجود تيم ملي و خبرهاي حاشيهاي منتشر شده از آن، بازهم ناگهاني و غيرمنتظره بود. از زمان انتشار اين خبر سايتهاي مختلف خبري و روزنامهها شروع به گمانهزني درباره دلايل تصميم مهدي رحمتي كردند. گفته می شد اختلاف رحمتی و نکونام بر سر بازوبند کاپیتانی استقلال به تیم ملی هم سرایت کرده است. گرچه اطرافيان و مسوولان باشگاه استقلال تاكيد داشتند كه اين دو هيچ اختلافي برسر بازوبند ندارند و حتي ماجدي عنوان كرد كه رحمتي و نكونام هماتاق هستند، اما تصاوير منتشر شده برشائبه اختلاف اين دو و ناراحتي نكونام از رحمتي افزود. در تصاوير منتشر شده كه مربوط به بازيهاي اين تيم پيش از رفع مصدوميت مجتبي جباري و بازگشت فرهاد مجيدي بود، مهدي رحمتي به عنوان كاپيتان نفر اولي بود كه وارد زمين ميشد وجواد نكونام آخرين نفر. در آن مقطع شايعاتي شكل گرفت مبني بر اينكه نكونام تمايلي ندارد به عنوان كاپيتان اول تيم ملي، در تيم باشگاهياش به عنوان نفر دوم و پشت سر رحمتي وارد زمين شود و براي همين ترجيح داده خود را به آخر صف برساند.
ماجرا بعد از یک نود جنجالی ابعاد جدیدتری پیدا کرد. 11 بهمن ماه 91 رحمتی روی خط برنامه 90 گفت: «افسوس میخورم که زبان اسپانیایی و پرتغالی بلد نیستم!» رحمتی از کی روش هم گلایه کرد: «برای تصمیم خداحافظی دلیل دارم و خواهش میکنم از دیدگاه خود قضاوت نکنید اما مصاحبه کارلوس کی روش دلایل کنارهگیری من را به یقین تبدیل کرد. اختلافی با کسی نداشتم. حرف نزده را میتوان همیشه زد اما یک سؤال دارم؛ اگر شما تصمیم بگیری برنامهات را تعطیل کنی، مدیر شبکه 3 از شما دلیل این تصمیم را نمیپرسد و به شما میگوید خداحافظ؟» او پاسخی به اختلاف نظرش با جواد نکونام نداد: «من صحبتی درباره این مسئله ندارم».
کدورت رحمتی و نکونام در نهایت برطرف شد ولی رحمتی دیگر به تیم ملی برنگشت.
5- درگیری با علی کریمی:
کارلوس کی روش، تنها کسی در میان مربیان داخلی و خارجی بود که مورد قبول جادوگر بود و در دوران بازی با او به هیچ مشکلی برنخورد. با توجه به سابقه بیشتر کریمی در تیم ملی، انتظار می رفت این بازیکن، بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو ببندد اما کی روش ترجیح داد بازوبند را به بازیکنی بدهد که صحبت های او را به راحتی متوجه می شود و از طرفی رابطه نزدیکتری با او دارد.
با این حال کریمی اعلام کرد که مشکلی با این موضوع ندارد تا این که در آخرین بازی نیم فصل اول، تقابل کریمی و نکونام در دیدار استقلال مقابل تراکتورسازی، حاشیه ساز شد.
جادوگر بعد از این بازی، مصاحبه ای جنجالی انجام داد و نکونام را متهم به حاشیه سازی و تحریک داور کرد که البته نکونام واکنشی به صحبت های کریمی انجام نداد.
تصمیم غیرمنتظره کریمی مبنی بر خداحافظی از فوتبال بعد از ناکامی پرسپولیس در کسب جام حذفی و خداحافظی غریبانه مهدی مهدوی کیا باعث شد او هم مانند هادی عقیلی و مهدی رحمتی مورد غضب کی روش قرار بگیرد اما از آنجایی که سرمربی تیم ملی به این بازیکن علاقه زیادی داشت وقتی او دوباره با پیراهن تراکتورسازی به فوتبال برگشت، اعلام کرد درهای تیم ملی به روی او باز است اما در عمل این اتفاق نیفتاد تا باز بعضی به رد پای نکونام در این موضوع اشاره کنند.
نکونام البته مدت ها قبل از این ماجرا به هو شدن تیم ملیِ دایی به خاطر جادوگر اعتراض کرده بود؛ « ما را به خاطر نبودن علی کریمی هو میکردند. خب چه اتفاقی افتاد؟ ما باختیم».
6- اختلافات با علی دایی:
جواد نكونام و علي دايي درجام جهاني 2006 اصلا ارتباط خوبي با هم نداشتند و به نوعي نكو در طيف دشمنان خاموش علي دايي قرار داشت. دايي كه بازيكناني باتجربه مثل يحيي گل محمدي و سهراب بختياري زاده را در كنار خود مي ديد نفرات شاخصي مثل مهدوي كيا، كريمي، زندي و نكونام كه به نوعي باند فاضلي شناخته مي شدند را در مقابلش مي ديد و با اين بازيكنان ارتباط جالبي نداشت. البته اين گروه چهار نفره به معناي واقعي باندي تشكيل نداده بودند اما مدير برنامه هاي همگي اين افراد محمود رضا فاضلي بود و به تبع اين نقطه مشترك ارتباط خوبي با هم داشتند و البته رابطه شان با علي دايي چندان جالب نبود تا جايي كه گفته مي شود بعد از بازي با مكزيك همين چهار نفر در صحبت با برانكو ايواانكوويچ او را متقاعد كردند تا به خاطر انتقادت رسانه ها و فشار مردم از دايي در ديدار با پرتغال استفاده نكند كه اين اتفاق هم رخ داد و البته اعلام شد دايي مصدوم بوده است.
مدتی بعد وقتی دایی سرمربی تیم ملی شد و نکو کاپیتان آن تیم، درست قبل از بازي برگشت ايران و عربستان در مرحله مقدماتي جام جهاني كه فروردين 88 برگزار شد علي دايي تصميم می گیرد تا از حسين كاظمي در كنار جواد نكونام در مركز زمين استفاده كند كه اين تصميم به مذاق كاپيتان تيم ملي خوش نيامد.
نكونام روز قبل از بازي و در اتاق علي دايي در هتل آكادمي به سرمربي تيم ملي گفت در مسابقه اي كه تيم ملي نياز شديد به برد و سه امتياز دارد و بايد با تركيب هجومي وارد زمين شود استفاده از دو هافبك تدافعي كار درستي نيست و بهتر است حسين كاظمي بيرون بنشيند اما دايي كه كلا اجازه نمي دهد كسي در تصميماتش دخالت كند به حرف هاي كاپيتانش اهميت نداد.با اين حال در آن جلسه ظاهرا مشاجره طرفين آنقدر بالا گرفت كه درگيري لفظي پيش آمد و نكونام از فرط عصبانيت گوشي موبايل خود را به ديوار كوبيد و از اتاق سرمربي خارج شد.اما كار به اينجا هم ختم نشد و نكو كه بسيار عصبي و ناراحت بود اردوي تيم ملي را ترك كرد .نكو ا از اردو خارج شد و بيرون از هتل كنار دوست صميمي اش بود كه احمد ابراهيمي سرپرست وقت تيم ملي با دوست كاپيتان تماس گرفت و جوياي نكونام شد.هر چند در آن لحظه دوست نكونام جاي كاپيتان تيم ملي را لو نداد اما در صحبتي يكي دو ساعته با كاپيتان تيم ملي او را متقاعد كرد كه به اردو برگردد و در آستانه بازي حساس با عربستان شرايط را وخيم نكند.
هر چند از بروز اين حاشيه بزرگ در تيم ملي جلوگيري به عمل آمد اما نكونام بعد از بازگشت به اردوي تيم ملي و قبل از بازي با عربستان حتي يك كلمه هم با دايي حرف نزد.
7- درگیری با پیام صادقیان:
در دقیقه 87 دربی 77 صادقیان یک تکل عجیب بدون توپ روی پای نکونام زد تا درگیری ها آغاز شود. پیام پس از این ماجرا از تیم ملی دور شد تا افت کرد. پیام پس از این بازی از کاپیتان تیم ملی عذرخواهی کرد ولی هیچگاه در لیست نهایی تیم ملی قرار نگرفت؛ حتی همان روزهایی که در رقابتی تنگاتنگ با آندو، دومین بازیکن برتر لیگ شد.
صادقیان مدتی بعد در واکنش به شایعه دعوت نشدنش به خاطر آن تکل گفت: « من اصلا نمی توانم این موضوع را در ذهن خودم جا دهم چون نکونام یک بازیکن با شخصیت و حرفه ای است و به آقا جواد نمی آید که چنین آدمی باشد. وقتی این شایعات را می شنوم هنگ می کنم، مگر تیم ملی صاحب ندارد که نکونام مانع دعوتم شود؟ مطرح کردن این حرف ها درست نیست و باز هم می گویم که نکونام کاپیتان تیم ملی است و شخصیت با ارزشی دارد. این حرف و حدیث ها فقط در فوتبال ایران وجود دارد».
8- بوسیدن بازوبند آبی:
21 خرداد 92 تیم ملی در یک دیدار دوستانه لبنان را با چهارگل مغلوب کرد و نکونام زننده دو گل از این چهارگل بود. نکو پس از گل دوم خودش و گل چهارم تیم ملی به سمت تماشاگران رفت، بازوبند آبی را باز کرد و بوسید. این اتفاقات درحالی افتاد که شجاعی و خلعتبری گل اول تیم ملی را به روح امید عباسی، آتش نشان فداکار ایرانی تقدیم کردند.
نکونام پس از این بازی گفت: «می خواستم به عنوان یک استقلالی از هواداران تشکر کنم. آن ها یک فصل از من حمایت کردند. خوشحالم که به عنوان یک استقلالی توانستم برای تیم ملی گلزنی کنم و امیدوارم توانسته باشم از هواداران با این روش تشکر کنم».
9- جشن قهرمانی آبی ها با یادی از «کیا»:
استقلال با غلبه بر داماش قهرمان لیگ برتر شد و در سوی دیگر مهدی مهدوی کیا پس از شکست پرسپولیس مقابل سپاهان در جام حذفی خداحافظی غریبانه ای از فوتبال کرده بود.
نکو در جشن قهرمانی این تیم پیراهنی را پوشید و عکس «کیا» را روی آن چاپ کرد و نوشت: اسطوره فراموش نشدنی.
حرکتی که موجب واکنش اسطوره پرسپولیس هم شد؛ «من واقعاً ممنون هستم بهخاطر کاری که برایم شد. دیدم که عکس من روی لباس جواد نکونام بود با آن نوشته. میخواهم همینجا از جواد تشکر کنم و بگویم ممنونتون هستم. او رفاقتی چنین کاری کرد. نمیدانم چه بگویم».
نکو شاید از معدود بازیکنانی باشد که سبب می شود یک پرسپولیسی توسط هواداران استقلال آن هم وسط جشن قهرمانی تشویق شود.
10- نامه احساسی به کودکان سرطانی:
کودکان سرطانی موسسه محک همواره رابطه خوبی با نکو داشته اند. پس از بازی با کره جنوبی که منجر به صعود تیم ملی به جام جهانی هم شد کودکان موسسه محک یک نامه برای نکونام نوشتند و از او و یارانش تقدیر کردند. نکونام هم در پاسخ تشکر کرد و از آن ها قول گرفت سرطان را دریبل بزنند.
نکونام پس از این ماجرا بارها و بارها به این موسسه سر زد و با این کودکان فوتبال بازی کرد.
11- کاپیتان بازی:
نکونام شاید به واسطه برخی کارهایش برای هواداران سرخابی شخصیت محبوبی نباشد ولی او برای هم بازیانش در تیم ملی محبوب و دوست داشتنی است. نکو کاپیتان خوبی هم برای تیم ملی است و بارها در طول بازی آن ها را راهنمایی می کند و اجازه نمی دهد اشتباه کنند. خیلی ها می گویند اشتباه او در بازی با آرژانتین منجر به گل این تیم شد ولی تصاویر نشان می دهد پس از اشتباه کاپیتان حدود 26 ضربه به توپ خورده است. نکونام بارها و بارها در بازی های ملی هم تیمی هایش را به بازی با قدرت بیشتر تهییج می کرد. نکونام به عنوان یک کاپیتان وظیفه اش را به بهترین شکل ممکن انجام داد و دیروز در آخرین بازی ملی هم گل زد.
نکو با کی روش رفت و حالا مثل خیلی از هم بازیانش باید به فکر خداحافظی از فوتبال هم باشد. این شاید تقدیر کاپیتان های تیم ملی است که در اوج انتقادات خداحافظی می کنند. چه اینکه علی دایی هم در میان هجمه های فراوان رفت و فوتبال ایران هنوز هم که هنوزه جایگزین مناسبی برای او پیدا نکرده است.
خداحافظی با بزرگترهای تیم ملی کمی ترسناک است. تیم ملی حالا سرمربی و کاپیتانش را با هم از دست داده است. آیا برای جانشینی این دو فکری شده است؟
بانک ورزش - رامین رضاییان مدافع تیم ملی فوتبال کشورمان از بازی ایران برابر سوئد تعریف کرده است.
به گزارش بانک ورزش، بازیکن باشگاه راهآهن که در دقیقه 79 به جای وحید امیری وارد میدان شد، در اینستاگرامش نوشت: «سلام. بازی با تیم ملی سوئد درسته که بازی رو باختیم ولی خیلی خوب بازی کردیم. از اینکه منم بازی کردم مقابل این تیم بزرگ خوشحالم».
- نگارORODIST
- گفتمان : 535
امتیاز : 150961
سپاسگذاری از ایشان : 1122
کار/علاقه مندی ها : نمی دونم این مهمه یا نه مهم نیست اما خوب من تنها فرزندی هستم که پدر (بهمن) و مادرش (مینا) در جزیره اَرُدیسم ونکوور حضور دارند! و در واقع از بنیانگذارانش هستن. به عنوان یک اُرُدیست ، آرزو دارم همه مردم دنیا در صلح و آرامش در کنار هم زندگی کنند. به نظرم دنیا اونقدر بزرگ هست که برای همه ما فضای عرض اندام باشه.
به گزارش بانک ورزش، مدافع بورسیادورتموند در گفتگو با رسانههای آلملنی با اشاره به اینکه فکر تجربه بازی در خارج از آلمان را مدتهاست در سر میپروراند، گفت: اگر قرار باشد برای یک تیم غیرآلمانی بازی کنم، آن تیم فقط منچستریونایتد خواهد بود.
گفتنی است پدر متس هوملس که مدیر برنامههای این بازیکن نیز است، بین سالهای 2009 تا 2011 که لوئیز فانخال سرمربیگری بایرن مونیخ را برعهده داشت، مربی تیمهای پایه بایرن بوده و از این روی رابطه صمیمانهای با سرمربی هلندی یونایتد دارد. همچنین هانس یواخیم والتزکه از مدیران ارشد بورسیا دورتموند با تایید اخبار منتشر شده درخصوص تمایل هوملس به پیوستن به یونایتد گفت: متس با من و میشائیل زورک مدیر فنی تیم درباره اینده ورزشی خود صحبت کرد. این کاملا منطقی است، او تا سال 2017 با ما قرارداد دارد و تاکنون از تیم دیگری پیشنهادی دریافت نکردهایم. این تنها نکتهای است که به ما آرامش میدهد.
بانک ورزش- رسانههای کرهای از خداحافظی کیروش ابراز خوشحالی کردند.
به گزارش بانک ورزش، رسانه های کرهای با پوشش گسترده خداحافظی کارلوس کی روش از رفتن این مربی پرتغالی ابراز خوشحالی کردند که به نظر به ناکامی همیشگی آنها برابر فوتبال ایران بی ربط نیست. پایگاه اینترنتی daily.hankooki با اشاره به خداحافظی کیروش نوشت: "سرمربی 62 ساله تیم ملی ایران پس از جلسه با رئیس فدراسیون فوتبال از رفتن خود از تیم ملی ایران صحبت کرد تا به ماه ها فراز و نشیب با فدراسیون فوتبال این کشور پایان دهد. این مربی پرتغالی در چند سال گذشته سیستم بدی را برای ایران در نظر گرفته بود که اوج آن بازیهای سراسر دفاعی در جام جهانی بود. کی روش علاقه دارد تا حریفان خود را در زمین مسابقه خفه کند و اجازه بازی زیبا را ندهد".
بانک ورزش – محمد آقایی فرد/ ظهرهای پادگان هر روزش غروب جمعه ست. بیشتر بچه ها سعی می کنند استراحت کنند و بخوابند ولی من عادت دارم در حیاط قدم می زنم. گاهی هم آب می خورم دستشویی می روم. حالا که فکرش را می کنم میبینم خیلی کارها برای انجام دادن دارم دستشویی ها را تی نکشیده ام جوراب هایم را نشسته ام همینطور غرق در عوالم خودم بودم که یک چهره آشنا دیدم. جلوتر رفتم و احوالپرسی کردم.
+ به به آقای پولادی عزیز، پارسال توی تیم ملی امسال پادگان، پارسال از جلو پرس امسال از جلو نظام بالاخره گرفتنت؟
- نه من سرباز میهن بودم خودم برگشتم
+ برو مسخره بازی در نیار تو که دوساله بسته بودی گفتی تموم بشه میام
- آره دیگه گفتم برگردم دلم هوای وطنمو کرده بود چقدر عوض شده اینجا راستی آزادی رو ندیدم جاشو عوض کردن؟
با لبخندی شیطنت آمیز گفتم: آزادی هم میبینی ناهارم میدن شامم میدن. با اینتر پل گرفتنت؟
- نه بابا اینترپل چیه؟ به من گفتن یا بیا یا جرات داری بیا منم دیدم سرباز میهنم گفتم بیام دیگه. الشحانیه هم بازیکن داشت خداروشکر کم و کسری نداشتن که نگرانشون باشم.
+ دو ساله بود؟
دوسال خودش بود 4 سال بعدش با اسپانسرمون قرارداد داشتم سه سال هم به یکی قول داده بودم خلاصه همه رو فسخ کردم برگشتم
چشمک زدم و گفتم: اونورا چه خبر؟
گفت خبر از چی؟
گفتم: قطر دیگه شنیدم به جووناشون خیلی اهمیت میدن (سپس با عصبانیت ادامه دادم) فضای فوتبال اینجا که خفه ات نکرده؟ نکنه تو هم ازوناشی که شب بازی مصاحبه می کنن می ذارن توی کار سرمربی...
گفت: نه بابا کی گفته؟ شما جوون میفرستین استرالیا و سایر نقاط جهان اینا جوون وارد می کنن می سازنشون ازشون استفاده می کنن
گفتم: پسر دیگه؟
گفت: پسر و دختر فرقی نداره مهم اینه که بنیه شو داشته باشه
گفتم: ولش کن حالا برنامه ات چیه؟
آهسته در گوشم گفت: نقشه پادگانو روی بدنم تتو کردم می خوام فرار کنم.
گفتم: فکر کردی اینجا هم مثل اون سریاله ست؟ اینجا هرروز نقشه اش عوض میشه گوگل مپ هر 10 دقیقه یه بار خبر فوری میره براش
گفت: من میمیرم اینجا
گفتم: نه بابا اولش سخته حالا بیا باهم بریم دستشویی رو بشوریم انقدر کیف داره مخصوصا اون لحظه هایی که قطره های آب می پاشه روی صورتت؛ به به عاشق اون لحظه هام
گفت: مریضی مگه؟ این چه لذتیه می بری از زندگیت؟ تا حالا جت اسکی کردی؟ برج ساعتو دیدی؟ دژ الکوت رفتی؟
گفتم: نه ما معمولا عقرب می گرفتیم اتش می زدیم البته یه مدت هم گربه دنبال می کردیم خیلی کیف داشت
(دستش را گرفتم و کشان کشان بردم سمت دستشویی همینطور که فریاد می زد نمیام نمیام) گفتم: چرا نمی خری؟
گفت: چیو؟
گفتم: خدمتتو دیگه فکر کنم الان دیگه می فروشن